مزایای مدیریت دانش
چندین فایده قابل پیشبینی برای مدیریت دانش وجود دارد.کارمندان زمان کمتری برای جستجوی اطلاعات و کسب مهارت صرف خواهند کرد. متخصصان قادر خواهند شد که بر روی زمینه موضوعی مورد علاقه شان متمرکز شوند. فرآیند مدیریت دانش به کارمندان کمک خواهد کرد که توانایی شغلی و عملکردشان را بهبود بخشند و با گسترش منابع که بلافاصله در دسترس آن ها قرار میگیرد آن ها را در تصمیمگیری هوشمندانه یاری خواهد کرد. هم چنین فرآیند مدیریت دانش باعث کاهش اضطراب کارمندانی میشود که تلاش میکنند با منابع و امکانات کمتر کار بیشتر انجام دهند. مدیریت دانش به سازمان ها کمک میکند که با استفاده از دانش جدید برای کاهش هزینه ها، افزایش سرعت و برطرف کردن نیاز مشتری، به رقابت بیشتر بپردازند. در کتابخانه ها حرکت به سوی نظام های دانش مدار (مدیریت دانش) باعث میشود که این رشته جایگاه واقعی خود را در تبادل دانش و در فرآیند رشد معرفتی جامعه جهانی به دست آورد. به طوری که فتاحی بقای مؤثر، معنادار و جهت دهنده حرفه کتابداری را وابسته به حرکت دانش مدار آن میداند. همچنین مدیریت دانش در کتابخانه ها سبب شناسایی منابع دانش میشود به طوری که منابع کم ارزش و تکراری، تصفیه شوند و اطلاعات مفید، بر اساس یک الگوی مشخص و هدفدار و به قصد ایجاد دسترسی به دانش به کاربران انتقال داده شوند(یمین فیروز،1382).
2-2-10. استراتژی های مدیریت دانش
امروزه دو دیدگاه در مورد مدیریت دانش مطرح است : دیدگاه انسان گرا و دیدگاه جامعه گرا (وزارت صنایع و معادن،1381).
بر اساس این دو دیدگاه و بسته به پیش زمینه ها و نوع نگاه به مفهوم دانش، دو رویکرد در مدیریت دانش وجود دارد. رویکرد متمرکز بر فناوری اطلاعات که با پیش زمینه مهندسی و دانش اطلاعات، به دانش به عنوان موضوعی که باید شناخته، دسته بندی، نگهداری، بازیابی و تحلیل شود، نگاه میکند(فیضى،1382).
در حالی که رویکرد متمرکز بر افراد با پیش زمینه روانشناسی، مدیریت تحصیلی، توسعه نیروی انسانی، وتوسعه سازمانی به دانش به عنوان یک مفهوم اولیه که در مهارت های افراد متخصص و فرایند های مرتبط با آن ها نهفته است نگاه می کند و به این منظور از ابزار هایی چون یادگیری گروهی کمک می گیرد(میرزابیگی،1384). در کنار این دیدگاه ها و رویکرد ها، دو استراتژی برای مدیریت دانش طراحى شده است. استراتژی کدگذاری که به عنوان نگهداری رمزی دانش در پایگاه های دانش، عموما در کاربرد هایی که با مسائل و مشکلاتی مشابه، مواجه و نیازمند استفاده مجدد از یک راه حل آزموده شده است به کار می رود. نقش نیروی انسانی در این استراتژی، مجری صرف ت ها و برنامه ها است لذا در این استراتژی، سعی می شود دانش نهان افراد، آشکار و کد شده و در نهایت در پایگاه های دانش به عنوان مرجعی برای تلاش های مشابه بعدی مورد استفاده قرار گیرد. اما در استراتژی شخصی سازی سعی می شود به جای پاسخ های همیشگی به مشکلات و سوالات کلیشه ای، بینش عمیق تری نسبت به آن ها حاصل شود و به کمک آن مناسب ترین راه حل با نوآوری و خلاقیت بدست آید. به این ترتیب، دانش نه در یک پایگاه اطلاعاتی، که در ذهن های افرادی قرار دارد که در شکل گیری و توسعه آن نقش داشته اند. در این استراتژی برای انتقال و استفاده از دانش و تسهیم اطلاعات و تجربیات از ارتباطات چهره به چهره کمک گرفته می شود. در نتیجه این فرایند گاه بسیار پر هزینه و کند است و نمی توان آن را چندان قاعده مند نمود. در این راهبرد نقش نیروی انسانی به عنوان نیروی خلاق و صاحب نظر که ارزش کار خویش را در تبادل دانش با دیگران بدست می آورد بسیار کلیدی تر وتعیین کننده تر از حالات قبل است(کیاوند،1381).
لینک جزییات بیشتر و دانلود این پایان نامه:
بررسی رابطه بین مدیریت دانش و جهت گیری استراتژیک: با در نظر گرفتن نقش نوآوری و عملکرد
درباره این سایت